بهراد منبهراد من، تا این لحظه: 12 سال و 21 روز سن داره

♥بهراد بهترین هدیه ی خدا♥

تولد خاله بهار و سینا جون

1393/3/10 11:00
1,078 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

 

آرام بخوان چون آهسته نوشتم ، بی پروا بخوان چون از خود نوشتم ، نزدیک کسی نخوان چون تنها نوشتم و از دل بخوان چون با دل نوشتم دوستت دارم

وااااااااااای که هفته ها چه زود می گذره و ما ازش غافلیم و تا چشم به هم می زنیم یه روز دیگه و یه هفته ی دیگه و یه ماه دیگه گذشته و این هفته هم مثل هفته های دیگه به سرعت گذشت

دوشنبه مامان اختر از مشهد اومد و ناهار اونجا بودیم 3شنبه بابائی مجید از ترکیه اومد ناهار اونجا بودیم چهارشنبه دوره فامیلی خونه دختر دائی راحله آمل دعوت بودیم پنجشنبه تولد خاله بهار و سینا بود و جمعه هم که خونه مامان اختر اینا بودیم و خلاصه سرمون خیلی شلوغ بود و کلی هم سوغاتی گرفتیم

پنجشنبه بعد مدت ها فرصتی پیش اومد تا بابائی شما رو ببره آرایشگاه تا موهات رو کوتاه کنه اینبار من از ماشین پیاده نشدم شما عین یه آقا با بابائی رفتید آرایشگاه و من کمی نگران بودم اما وقتی اومدی بابائی کلی ازت تعریف کرد و گفت که خیلی خوب و آقا اونجا نشستید و موهاتونو کوتاه کردید و خدارو شکر دیگه عادت کردی. *ماه بودی ماه تر شدی*

حالا اینم عکس های تولد خونه خاله بهار

اینم شهر زیبای من (بابلسر)در خرداد93

اینم پیکاسو کوچولوی من در حال نقاشی کردن که عاشــــــــــــق این کاره و خیلی به نقاشی کردن علاقه داره و اینجا داره چشم چشم دو ابرو می کشه ...

الهـــــــــــی تو تمام مراحل زندگیت موق باشی کوچولوی من...

 

پسندها (3)

نظرات (2)

مامان هدا
10 خرداد 93 12:34
سلام مبارکه.خیلی وقته بهتون سر میزنم.اجازه ی لینک میدین؟
♥مامان فاطمه♥
پاسخ
بـــــــله عزیزم با کمال میل
مامان امیر عطا
11 خرداد 93 16:15
عزیزکم همیشه به مهمونی و تولد. الهی دل همه بچه ها همیشه شاد باشه و لبشون خندون.
♥مامان فاطمه♥
پاسخ
الهـــــــــــــــــــی امین