پست 4ماهگی
این روزها به زیبائی میگذره با خنده های شیرینت با اداهای جدیدت که هر روز یکی جدیدش رو یاد می گیری و دل مامان بابا رو می بری و حسابی دلبری می کنی ....
عشق من این روز ها همش دوست داری با مامانی و بابائی صحبت کنی موقع حرف زدن از خودت یه صداهایی در می یاری و با لبات بازی می کنی و تکونش میدی انگار می خوای ادای ماها رو در بیاری یه آب دهنی از دهنت راه می افته که نگو و نپرس تمام لباست رو خیس می کنی واسه همینم مامان برات پیشبند می بنده تا اذیت نشی قربونت بشم الهی....
دیگه اینکه عشق من دیگه کم کم داری کچل می شی هر روز که از خواب پا می شی بالشت میشه پر از اون تارای موهای قشنگت
از خنده هات بگم که انقدر قشنگ و صدادار شده که وقتی می خندی آدم دلش ضعف میره و از خنده ی تو ما هم می خندیم
این روزا انقدر لثت خیلی میخاره که کلافت می کنه واسه همین دندونیت و میندازی کنار و کل مشتت رو می کنی تو دهن کوچولوت...
الهی بگردم ماااااااااااااااادر....................