بهراد منبهراد من، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

♥بهراد بهترین هدیه ی خدا♥

فعالیت های 8ماهگی...........

1391/9/14 2:58
577 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به وروجک خودم اومدم تا از شیرینی های این روزهات بگم که برای همیشه ثبت شه....

آخه این روزا خیییییییلی چیزا یاد گرفتی مثل رقصیدن که تا من برات نانای نای می خونم منو نگاه می کنی شروع می کنی به رقصیدن و خودتو تاب میدی و دستات رو تکون میدی انقدر با مزه میشی که آدم می خواد اون لحظه بخورتد و گازت بگیره ...(قربون اون رقصیدنت بشم الهییییییییییییییییییییییی...)زبان

یکی دیگه از شیرین کاری هات که این روزا یاد گرفتی اینه که وقتی بابائی بهت میگه یا الله یا الله خندت می گیره و دستت رو به معنی دست دادن میاری جلو  و دست میدی قربون پسر فهمیدم بشم من ....

یا اینکه وقتی میگم بهراد مامان رو نازی کن منو نگاه می کنی و لبخند می زنی و با اون دستای کوچولوت نازم می کنی و اون موقع که حس می کنم این لحظه قشنگترین لحظه ی عمرمه......قلب

از روروئک سوار شدنت بگم که خییییییلییییییییی حرفه ای شدی و هر جا که اراده کنی میری و خلاصه تو خونه برای خودت دور دور می کنی و منم دنبالت می دوئم که نکنه خرابکاری کنی آخه شدیدا به بوفه علاقه مندی و تا حواسم پرت میشه می بینم داری با کریستال ها بازی می کنی می خوای برشون داری.....

برای همینم زیاد وقت نت اومدن ندارم و کلی عکس دارم که یواش یواش داره تعدادشون بیشتر میشه

اینم عکسای عشق مامان و بابا:

برای دیدن بقیه عکس ها بفرمائید به ادامه  ی مطلب:

سلام به وروجک خودم اومدم تا از شیرینی های این روزهات بگم که برای همیشه ثبت شه....

آخه این روزا خیییییییلی چیزا یاد گرفتی مثل رقصیدن که تا من برات نانای نای می خونم منو نگاه می کنی شروع می کنی به رقصیدن و خودتو تاب میدی و دستات رو تکون میدی انقدر با مزه میشی که آدم می خواد اون لحظه بخورتد و گازت بگیره ...(قربون اون رقصیدنت بشم الهییییییییییییییییییییییی...)زبان

یکی دیگه از شیرین کاری هات که این روزا یاد گرفتی اینه که وقتی بابائی بهت میگه یا الله یا الله خندت می گیره و دستت رو به معنی دست دادن میاری جلو  و دست میدی قربون پسر فهمیدم بشم من ....

یا اینکه وقتی میگم بهراد مامان رو نازی کن منو نگاه می کنی و لبخند می زنی و با اون دستای کوچولوت نازم می کنی و اون موقع که حس می کنم این لحظه قشنگترین لحظه ی عمرمه......قلب

از روروئک سوار شدنت بگم که خییییییلییییییییی حرفه ای شدی و هر جا که اراده کنی میری و خلاصه تو خونه برای خودت دور دور می کنی و منم دنبالت می دوئم که نکنه خرابکاری کنی آخه شدیدا به بوفه علاقه مندی و تا حواسم پرت میشه می بینم داری با کریستال ها بازی می کنی می خوای برشون داری.....

برای همینم زیاد وقت نت اومدن ندارم و کلی عکس دارم که یواش یواش داره تعدادشون بیشتر میشه

اینم عکسای عشق مامان و بابا:

هر وقتم خوابت میاد گوشاتو می گیری می کشی اینطوریییییییییییی.........نیشخند

اینجا پیشبندت رو در آوردی داری به من نگاه می کنی و اونو میذاری تو دهنت....

فدای اون خنده هات بشم که انگار دنیا رو بهم میدن........

و اینجا آماده شدی برای بیرون رفتن........

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان بردیا قلقلی فلفلی
14 آذر 91 15:32
وای چه ناناز شدی کوچولو. از این موهای نازت به ما هم قرض بده . نینی ماکه کچله
lمامان حمید کوچولو
15 آذر 91 9:13
عزیزیم مثل همیشه تمیز و مرتب وخوشگل