تولد خاله نفیسه جووونم....
سلام به عسل من که با شیرینیش زندگی من و بابائیش رو شیرین تر کرده٠٠٠٠
امشب تولد خاله نفیسه بود و همه جمع شدیم خونه ی مادر جون (مامانی) تا این شب قشنگ رو جشن بگیریم شما هم مثل همیشه کلی شیطونی و شیرین زبونی کردی دل همه رو بردی آخه چند روزه که ادای پهلوون پنبه شخصیت برنامه ی عمو پورنگ رو در میاری می دویی این طرف و اون طرف" بوم بله بوم بم "میگی و دستات رو بالا و پایین می بری که واقعا بامزه و خوردنی میشی به اندازه ای که واقعا به آدم فشار میاد و دلم می خواد محکم ببوسمت البته این حس در مورد همه صدق می کنه ..
خاله نفیسه تولدت مبااارک ایشاالله تولد ١٢٠سالگیت رو با هم جشن بگیریم عزیزم...
اینجا هم بچه ها مسابقه ی کیک خوری راه انداختن پسر شیرین منم داره اداشون رو در میاره ..
چند روز پیش با خاله جونا رفتیم دریا شنا تو رو هم با خودمون بردیم این تیوپ خوشگل رو هم برات خریدیم اما اصلا خوشت نیومد و می ترسیدی عزیز دلم . برای همین بیشتر آفتاب گرفتی و با خاله نفیسه ماسه بازی کردی...