بهراد و مهیار
امشب شیطونک مامان رفته بود خونه دوست جونش مهمونی تا غروب خونشون بودیم کلی ازشون عکس گرفتیم خیلی بامزه بود دوتاشون رو گذاشتیم کنار هم تا ازشون عکس بندازیم پسرک شیطون من ۲بار با مشت زد تو صورت دوست جونش تا اینکه من جداشون کردم ،غروب بابا جوناشون اومدن دنبالمون ۶تایی با هم رفتیم بیرون هوا خوری خیلی خوش گذشت جاتون خالی کلی خندیدیم
اینم عکسشون :قربونتون بشم من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی