بهراد منبهراد من، تا این لحظه: 12 سال و 28 روز سن داره

♥بهراد بهترین هدیه ی خدا♥

Happy Fathers Day.

  باور کن ماه هاست زیباترین جملات را برای امروز کنارمی گذارم، اما امشب همه جملات را فراموش کرده ام، همینطور بی وزن و بی هوا آمدم بگویم .مردان زندگی من روزتان مبارک..............         ...
4 خرداد 1393

25ماهگی ماه من...

سلام به شیرمرد کوچولوی خودم که روز به روز داره آقاتر میشه و جیگرتر ...اول از همه با تاخیر 25ماهگیت مبارک عزیز دلم این روزا یه کمی سرم شلوغ بود و فرصت نکردم بیام و بنویسم و وقتایی هم که میام انقدر شیرین زبونی هات زیاد شده که نمی دونم کدومش رو برات بگم عزیـــــــــــــــــــــز دلم. از حرف زدنات بگم که قبلا با اصطلاحات خودت بیان می کردی ولی 2ماهی میشه که همه چیز رو می خوای درست عین خودش بیان کنی و بدون اشکال بگی و یه چیز خیلی با مزه که وقتی هر بار میگی کلی می خندیم صدا کردن بابائی که وقتی هر دوتا بابا مجیدها یه جا هستن به بابای خودت میگی مجید یا اینکه همه چیز رو می خوای سوالی بیان کنی مثلا میگی: وقتی پیشی می بینی میگی: pishiyeeeee? ...
1 خرداد 1393

سالگرد عقدمون مبارک

  10 اردیبهشت سالگرد عقد من و بابائی بود و این گل خوشگل رو هم به همین مناسبت برام خرید والهی که سایه اش همیشه روی سرمون باشه و هر سال این روز قشنگ رو با هم جشن بگیریم... اینجا هم نمایندگی آدیداسه که اومدیم برات کفش بخریم شما عاشق این موتوره شدی و به جای کفش موتور رو پسندیدی....(قربون اون ژست گرفتنت) اینجا خاله نفیسه سر پسرم شال کرده و بهراد منو بهناز کرده البته اونم بدش نیومده اینم مدل لیمو خوردن پسر من که خیلی دوست داره و تازه به لیمو میگه "میمو"و این میوه رو خیلی دوست داره ...
15 ارديبهشت 1393

تولد تولد تولد 2سالگیت مبارک

    سلام به پسر ٢ساله ی خودم قربـــــــــــــــــونت بشم الهـــــــــی که٢ساله شدی ... امسال با چند روز تاخیر تولدت رو گرفتم و کلی مهمون دعوت کردم و حســــــابی از پا در اومدم اما خوشحالم که این کارو کردم و کلی هم خوش گذروندیم و حالا از تو بگم که این چند وقت همش دوست داشتی شمع فوت کنی و می گفتی تبلده تبلده (قربـــــــــون اون تبلد گفتنت)و خلاصه این که صبح رو تولدت چون کارام زیاد بود فرستادمت خونه مامانی مژگان اینا تا هم اونجا استراحت کنی هم اینکه برات سوپرایزی باشه که همین طور هم شد که وقتی با مامانی و خاله جونات اومدی و خونه رو با اون همه تزئین و بادکنک دیدی کلی ذوق زده شدی و همش می خندیدی و این طرف و اون طر...
15 ارديبهشت 1393

نمک آبرود

پنجشنبه ی هفته ی گذشته هوا خیلی عالی بود برای همین هم تصمیم گرفتیم با عمو علی اینا بریم بیرون .اول از همه رفتیم جنگل نور و بعدش حرکت کردیم به سمت نمک آبرود و شهر بازی که شما بازی کنید و این بهانه ای شد تا بیشتر از شما بابا هاتون کیف کنن و حسابی خوش بگذرونن بفرمائید عکس: این روزا هوا خیلی عالیه و الان تقریبا ٢روزه که با کالسکه میریم پیاده روی و تو عاشق این کاری و در طول روز هم که خونه هستی با کالسکت داری بازی می کنی میگی:(مامانی بریم بیروون) ...
28 فروردين 1393

فرشته ی کوچکم زادروزت مبارک....

              بهـــــــــــرادم .عشـــــــــقم.امیـــــــــدم. عمـــــــــــرم .همه ی زندگی من .بزرگ مرد من.   ای بهترین هدیه ی خدا  تولدت مبارک     به زودی با عکس های تولد ٢سالگی وروجکم میایم.... ...
17 فروردين 1393

13بدر93...

  بفرمائید ادامه ی مطلب:   امیدوارم با جمع کردن هفت سین نوروزی، قرآنش نگهدارتان، آینه اش روشنایی زندگیتان، سکه اش برکت عمرتان،سبزیش طراوت و شادابی دلتان، ماهی اش شوق ادامه زندگیتان را به شما هدیه دهد سیزده بدر مبارک ســـــــــــلام به یکی یه دونه ی وروجک خودم که حســـــــابی این روزا وروجک تر شده و بیشتر روز رو داره این طرف و اون طرف می دوئه و ١٣ بدر امسال هم کلی تو ویلای مامانی مژگان اینا حســــــابی خوش گذروند و با بچه ها بازی کرد و کلی هم واسه دخترا قدرت نمائی کرد و اونا هم هر چی شما عمر می کردی زودی تسلیم می شدن .... فدای اون اشکات بشه مامان.(وقتی چیزی باب میلت نباشه)البته کم پیش میاد ...
17 فروردين 1393