ایستادن پسرک کوچولوی من....
سلام به پسر کوچولوی ناز خودم که روز به روز داره شیرین تر میشه .....
می خوام از این روز هات بگم که خیییییییییییییییلییییییییییی بامزه شدی از حرف زدنات بگم که کلمات جدید یاد گرفتی و کلی سروصدا راه میندازی از رقصیدنات بگم تا بابائی برات آهنگ می زنه دستای تپلیت رو می چرخونی و با اون لبخند قشنگت می رقصی از وایستادنات بگم که خودت تختت رو می گیری وا میستی و وقتی خسته میشی خودت آروم میشینی دیروز اومدم تو اتاقت تا بهت سر بزنم دیدم لبه ی تختت رو گرفتی وایستادی منم تند تند بابائی رو صدا کردم کلللللللللللللللللللللللییییییییی ذوق کردیم و ازت عکس گرفتیم و این لحظه ی قشنگ رو مثل لحظات قشنگ دیگه ثبت کردیم .....
و می خوام بگم که با تو با شیرینی های تو زندگی ما رنگ و بوی تازه ای گرفته ......
اینجا داشتی نانای می کردی ... (الهی قربون اون دستای کپلت بشم)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی