اولین یلدا با حضور تو....
پاییز تموم شد و زمستون داره جاشو می گیره و امشبم آخرین شب پاییزه و البته با شب های دیگه فرق داره اول اینکه طولانی تر از همه ی شب هاست و دوم اینکه امسال یلدا تو در کنار مائی و این شب رو تبدیل به زیباترین و طولانی ترین شب سال کردی عشق مامان یلدات مبارک.....
امسال یلدا شور و حال دیگه ای داشت و من و بابائی از بودن تو در کنار مون احساس فوق العاده ای داشتیم واااااقعا خوشحال بودیم که تو فرشته ی کوچولو رو کنارمون داریم
امسال یلدا همه رفتیم باغ پدرجون امسال یه مهمون کوچولوی دیگه هم داشتیم یعنی زهرا ناز خانوم که دیشب در کنار ما بود و با هم چنین شب قشنگی رو جشن گرفتیم و شاد بودیم الته از ١٠ به بعد هم رفتیم خونه بابا بزرگ بابائی همه اونجا بودن و اونجا هم فال گرفتیم و خوش گذروندیم تا ١٢ که دیگه شما حسابی خسته شده بودی و ما هم رفتیم خونه بقیشو خودتون ببینید:
اینم میز یلدای ما که شب قبلش تا ٣ صبح داشتم درست می کردم و حسابی از پا در اومدم...
برای دیدن بقیه عکس ها بفرمائید ادامه مطلب:
پاییز تموم شد و زمستون داره جاشو می گیره و امشبم آخرین شب پاییزه و البته با شب های دیگه فرق داره اول اینکه طولانی تر از همه ی شب هاست و دوم اینکه امسال یلدا تو در کنار مائی و این شب رو تبدیل به زیباترین و طولانی ترین شب سال کردی عشق مامان یلدات مبارک.....
امسال یلدا شور و حال دیگه ای داشت و من و بابائی از بودن تو در کنار مون احساس فوق العاده ای داشتیم واااااقعا خوشحال بودیم که تو فرشته ی کوچولو رو کنارمون داریم
امسال یلدا همه رفتیم باغ پدرجون امسال یه مهمون کوچولوی دیگه هم داشتیم یعنی زهرا ناز خانوم که دیشب در کنار ما بود و با هم چنین شب قشنگی رو جشن گرفتیم و شاد بودیم الته از ١٠ به بعد هم رفتیم خونه بابا بزرگ بابائی همه اونجا بودن و اونجا هم فال گرفتیم و خوش گذروندیم تا ١٢ که دیگه شما حسابی خسته شده بودی و ما هم رفتیم خونه بقیشو خودتون ببینید:
اینم میز یلدای ما که شب قبلش تا ٣ صبح داشتم درست می کردم و حسابی از پا در اومدم...
اینم بهراد مامان با تم هندونه که خییییییییییلی بهش می اومد و عین هندونه شده بود
الهی مامان قربون این هندونه ی خوش مزه ی خودش بشه که اینقده شیرینه و خوشگله