سفره ی فاطمیه و احوالات وروجک من تو این روزها
سلام به دوستای خوبم که می دونم بخاطر کمکاری این روزهام ازم حساااااااااااابی شاکین اما همون طور که براتون توضیح دادم نت خونمون به خاطر کمکاری آقایون مخابرات هنوز وصل نشده و الان هم که دارم این پست رو می ذارم اومدم خونه ی مامانم و حالا بگذریم........
این روز ها ما ایام فاطمیه رو پشت سر گذاشتیم و مثل هر سال مامانی مژگان برای ادای نذرش مراسم فاطمیه گرفت:
اینم سفره ی فاطمیه که خونه ی مامانی مژگان گرفتیم و واسه ی همه ی دوستای خوبم دعا کردم و البته بگم که تزئینات سفره رو خودم انجام دادم:
و اینم وروجک من که با بلند شدن موهاش شبیهه دخترا شده و با حرکاتش خوردنی تر.....
وروجک من تو ١٣ ماهگی ٦تا دندون داره کلمات "ماما- بابا- نی نی - دد-نه نه - دت یا همون دست خودمون- رو انجام میده و دیگه الان کاملا می تونه راه بره و راه رفتنش خیلی بامزه و عین پنگوئن راه میره و خیلی وروجک شده و تا چشم به هم میزنی داره خراب کاری می کنه و دیروز داشتم تو آپزخونه داشتم کار میرسیدم اومدم دیدم پوست سمور که رو شومینه بود غیب شد دیدم بردی پشت تلویزیون غایمش کردی و غاب عکس بالای میز رو زدی شکوندیش وقتی میگم برق کو مامانی میخندی و با انگشتت لوستر رو نشون میدی و وقتی میگم مامانی نی نی کوجاست عکس خودت رو نشون میدی:
اینجا هم داری تو کتاب خونه فضولی می کنی معذرت می خوام کنجکاوی:
وبعد اینکه بلند صدات می کنم می گم مامانی دست نزن خودت رو اینطوری لوس می کنی و منم دیگه دلم نمیاد چیزی بهت بگم_(قربون لوس کردنت بشم من)
اینجا هم خونه ی مامان اختری و داری میوه می خوری و شیطونی می کنی: